سیاست بیگانه سازی از ایران شکست خورد/ این بازی جدی تر از وجه المصالحه سازی از چین است
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۸۸۹۷۴
به گزارش جماران، سی ان ان نوشت: کشورهای نفت خیز خلیج فارس که به دنبال تنوع بخشیدن به مشارکت های نظامی خود هستند، خود را در دام تشدید رقابت برای تسلط جهانی بین ایالات متحده و چین می بینند.
وزارت دفاع چین اواخر ماه گذشته اعلام کرد که یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه، امارات متحده عربی قصد دارد اولین رزمایش نظامی خود را با چین در ماه جاری برگزار کند .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته این وزارتخانه، این رزمایش که مانور مشترک نیروی هوایی چین و امارات متحده عربی، سپر فالکون-2023 نام دارد، در ماه آگوست در منطقه شمال غربی سین کیانگ چین برگزار خواهد شد. البته هنوز تاریخ دقیق تری برای انجام آن اعلام نشده است . این مانور جدیدترین مانور از فعالیتهای چین در خاورمیانه است که به طور سنتی به عنوان حیاط خلوت ایالات متحده دیده میشود.
این مسائل در حالی اتفاق میافتد که کشورهای حاشیه خلیجفارس به دنبال فاصله گرفتن از نظم جهانی قطبی شده پس از تهاجم روسیه به اوکراین هستند؛ در حالی که شاهد کاهش علاقه آمریکا به منطقه غرب آسیا به منظور تمرکز بر مهار خیزش چین هستند.
یک مقام امارات متحده عربی روز دوشنبه به سیانان گفت: «چنین تمرینهای مشترک بخشی از تلاشهای جاری امارات برای تقویت همکاریهای بینالمللی در زمینههای مختلف است و برای حمایت از تلاشها برای تقویت صلح و ثبات بینالمللی طراحی شدهاند. امارات مانورهای آموزشی مشترک و چند جانبه "با شرکای بین المللی مختلف در سراسر جهان از جمله با کشورهای خاورمیانه، اروپا، آفریقا و آسیا" برگزار می کند. »
حسن الحسن، پژوهشگر سیاست خاورمیانه در مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) به سی ان ان گفت: « برای کشورهای حاشیه خلیج فارس روابط با چین به عنوان یک دستگاه سیگنال دهی مفید به ایالات متحده عمل می کند. آنها با رابطه با پکن به واشنگتن یادآوری می کنند که مشارکت دفاعی و امنیتی موجود ممکن است انتظارات آنها را برآورده نکند. با این همه روابط خلیج فارس-چین-آمریکا پویایی مثلثی دارد و با اشاره به احتمال ناراحت شدن واشنگتن بعید است که کشورهای حاشیه خلیج فارس از "پیامدهای درجه دوم" روابط رو به رشد خود با چین غافل باشند.
وزارت امور خارجه چین روز سه شنبه به سی ان ان گفت که «پکن در حال توسعه روابط دوجانبه سودمند و همکاری با کشورهای خاورمیانه» است و به دنبال منافع ژئوپلیتیکی نیست.» در بخش هایی از این پاسخ آمده است «ما هیچ قصدی برای پر کردن به اصطلاح «خلاء» نداریم و حلقههای انحصاری ایجاد نخواهیم کرد. چین به توسعه روابط دوستانه در همه زمینهها با کشورهای خاورمیانه ادامه خواهد داد و همچنین نقش مثبت و سازنده در ارتقای صلح و ثبات در منطقه ایفا خواهد کرد. »
کارشناسان می گویند که چین برای اولین بار زمانی که باراک اوباما رئیس جمهور پیشین ایالات متحده ایده گردش به شرق - که متمرکز بر چرخش تلاش های نظامی و دیپلماتیک آمریکا به شرق بود - را مطرح کرد متوجه فرصتی شد که این سیاست در اختیار پکن قرار خواهد داد.
کشورهای منطقه این سیاست اوباما را به قیمت تضعیف تعهد ایالات متحده به امنیت خودشان می دیدند. برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی، این ترس ها زمانی تحقق یافت که هر کدام به ترتیب در سال های 2019 و 2022 با بزرگترین حملات در سال های اخیر در خاک خود مواجه شدند. هر دو حمله که آن را به ایران یا حوثی های مورد حمایت ایران منتسب می کنند ، با واکنش ضعیف واشنگتن مواجه شدند. امارات متحده عربی آن را "11 سپتامبر" خود نامید.
محمد بهارون، مدیر کل مرکز تحقیقات سیاست عمومی دبی در این باره به سی ان ان می گوید: «خلاء امنیتی ایجاد شده توسط ایالات متحده دریچه ای درست کرد که قبلا وجود نداشت. حضور رو به رشد چین در خاورمیانه، پاسخی مستقیم به اهمیت روزافزون منطقه و فقدان راه حل های مناسب برای نگرانی های امنیتی خلیج فارس است. استراتژی ایالات متحده برای بیگانه سازی از ایران در طول 30 سال اخیر هیچ سودی به همراه نداشته است.»
جان کالابرز، یکی از اعضای ارشد موسسه خاورمیانه به سی ان ان گفت :« کشورهای خلیج فارس به تنهایی قادر به پر کردن این خلاء نبودند، بنابراین خودمختارتر شده و شروع به تکیه بر چین کردند. تصور در میان این کشورها این است که ایالات متحده یا قادر نبوده یا نمیخواهد به تعهدات اعلام شده خود برای ایفای نقش ضامن امنیت عمل کند.»
عربستان سعودی مشتاق نمایش این اصل بوده که ایالات متحده تنها شریک بین المللی آن نیست . شاهزاده ریما بنت بندر آل سعود، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده، در ماه اکتبر در پاسخ به سوال بکی اندرسون از سی ان ان که آیا پادشاهی سعودی در جنگ با اوکراین از روسیه حمایت می کند، گفت که دولت سیاست تعامل با همه افراد در سراسر جهان را در پیش گرفته است.
واشنگتن عقب نشینی از خاورمیانه را رد کرده و بر تعهد خود برای کمک به حفاظت از متحدانش، به ویژه در برابر ایران و دوستانش، تاکید کرده است. عربستان سعودی احتمالا در حال محک زدن این ادعا است. ریاض اکنون از دولت بایدن میخواهد در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان، ضمانتهای امنیتی را در قالب یک توافق رسمی تمدید کند. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، آمریکا در ازای آن از عربستان سعودی می خواهد که از نظر اقتصادی و نظامی از پکن فاصله بگیرد.
الحسن معتقد است که عربستان سعودی تغییر احتمالی دولت ایالات متحده در سال آینده قبل از "هر گونه معامله بزرگ" با واشنگتن را در نظر می گیرد، چرا که از کنار گذاشته شدن این توافق در صورت روی کار آمدن دولتی متفاوت از دموکراتها واهمه دارد.
آرزوی چین برای تبدیل شدن به یک بازیگر تسلیحاتی جهانی بر کسی پوشیده نیست. شی جین پینگ ، رئیس جمهور این کشور بارها گفته که ساختن یک ارتش قوی جزء کلیدی دوره جدید "جوانسازی" کشور است.
ایالات متحده به دقت این مسأله را زیر نظر دارد. یک مقام آمریکایی سال گذشته از چین به عنوان کشوری که از نظر ژئوپلیتیکی پتانسیل تبدیل شدن به چالشی مهم برای ایالات متحده را دارد نام برد. اما تحلیلگران می گویند که زمان می برد تا پکن هم فناوری و هم گسترش نظامی آمریکا را به چالش بکشد؛ به ویژه در خاورمیانه که به طور سنتی نقش نظامی کوچکی ایفا می کند.
یون سان، مدیر برنامه چین در اندیشکده استیمسون مرکز مستقر در واشنگتن، به سی ان ان گفت: «چین یک جایگزین و یک گزینه (برای کشورهای خلیج فارس) ارائه می دهد. چین علاقه مند به چالش کشیدن و تضعیف نفوذ سنتی آمریکا در منطقه است، اما نه ظرفیت و نه تمایلی برای جایگزینی آمریکا در منطقه ندارد.»
ایالات متحده و اروپا همچنان بزرگترین تامین کنندگان تسلیحات خاورمیانه هستند. چهار کشور از 10 واردکننده اصلی تسلیحات آمریکا، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند: عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات. اما عربستان و امارات نیز از چین خرید کرده اند. سال گذشته، چین و عربستان سعودی توافق کردند که پهپادهای بدون سرنشین را به صورت بومی در این کشور تولید کنند. امارات جت های آموزشی پیشرفته از چین خریداری کرده است.
الحسن با اشاره به اینکه برخی از این خریدها ناشی از محدودیت های ایالات متحده برای فروش تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیج فارس تحت دولت بایدن بود، می گوید: «نکته این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس علاقه مند به تنوع و بومی سازی تدارکات دفاعی خود هستند، حتی اگر نخستین اولویت آنها تجهیزات آمریکایی باشد. با افزایش تعامل کشورهای خلیج فارس با چین، باید دید که آنها چقدر مایل به تحریک واشنگتن و با چه قیمتی حاضر به کنار گذاشتن روابط نوپا با پکن هستند.
تحلیلگران می گویند که این رابطه برای کشورهای خلیج کارکرد دوگانه دارد. این به آنها اجازه می دهد تا از نظر اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی سود ببرند و همزمان اهرم فشاری بر ایالات متحده که نگران نفوذ فزاینده چین در منطقه است، ایجاد کنند.
اما همه تحلیلگران موافق نیستند که رابطه کشورهای حوزه خلیج فارس با چین برای آنها شبیه برگ مذاکراتی و وجه المصالحه است. بهارون در این باره می گوید: این ماه عسل نیست. بین کشورهای خلیج فارس و چین نه "ازدواج" و نه "طلاق" وجود خواهد داشت. مشارکت با چین در حال رشد و گسترش است و در این حوزه مسائل اقتصادی از همه چیز برتر است.
عربستان سعودی و امارات تعهدی به دغدغه های ایدئولوژیک موجود در رقابت میان آمریکا و چین ندارند. آنها همچنین می دانند که پیوستن به پیمانی علیه چین، روسیه یا ایران به نفع آنها نیست. چین و کشورهای خلیج فارس اهداف و برنامه های مشترکی فراتر از ایالات متحده دارند. حتی بدون ایالات متحده، چین یک خریدار کلیدی نفت خلیج فارس و یک شریک اقتصادی مهم باقی خواهد ماند. تمایل کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اهرم فشار ساختن از چین علیه آمریکا تنها یک عامل در میان بسیاری از ملاحظات است.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری ایران چین عربستان سعودی انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری کشورهای حاشیه خلیج فارس امارات متحده عربی کشورهای خلیج فارس سی ان ان گفت عربستان سعودی ایالات متحده بین المللی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۸۸۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.